كوتاه درباره كتاب اصول مبارزه در زمانه نیهیلیسم محسن آزموده محمدمهدی اردبیلی برای علاقه‌مندان فلسفه نامی آشناست و به ویژه آنها كه به فلسفه موسوم به قاره‌ای (اروپایی) و مخصوصا فلسفه آلمانی علاقه‌مند هستند، حتما اسم او را شنیده‌اند و برخی كتاب‌ها یا مقالاتی را كه او نوشته یا ترجمه كرده، خوانده‌اند یا دست‌كم با آنها مواجه شده‌اند. او فارغ‌التحصیل دكتری فلسفه غرب از دانشگاه تبریز و عضو هیات علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی است و همزمان در چند انتشارات شناخته شده، مسوول بخش فلسفه است. كارنامه اردبیلی در حوزه تالیف و ترجمه آثار فلسفی پربار است كه از آن میان می‌توان به این عناوین اشاره كرد: «آگاهی و خودآگاهی در پدیدارشناسی روح هگل» (تالیف، 1390)، «هگل، از متافیزیك به پدیدارشناسی» (تالیف، 1394)، ترجمه «پدیدارشناسی روح هگل» به همراه مسعود حسینی (1399)، ترجمه «واسازی هگل (نقدهای دریدا بر هگل)» به همراه مهدی پارسا- (1393)، «پرتاب‌های فلسفه» (1399) . محمدمهدی اردبیلی تا سه سال پیش در حوزه عمومی نیز فعال بود و علاوه بر تدریس فلسفه و شركت در همایش‌ها و نشست‌ها، در رسانه‌ها و فضای مجازی حضور چشمگیری داشت و به مناسبت‌های مختلف به نوشتاری یا گفتاری واكنش نشان می‌داد. اما سال 1398 نامه‌ای خطاب به مخاطبان خود در عرصه عمومی منتشر و كناره‌گیری خود از هر گونه فعالیت عمومی و آكادمیك را اعلام كرد و نوشت: «پروژه‌ای كه در طول ۱۵ سال گذشته بدان اشتغال داشته‌ام (هم در حوزه سخنرانی و تدریس در فضای آكادمیك و غیرآكادمیك فلسفه، هم در حوزه تالیف و ترجمه آثاری در سنت هگل‌پژوهی و هم در حوزه مداخلات روشنفكری) از نظر من پایان یافته است. دیگر ایده تازه‌ای ندارم و هر چه بگویم تكرارِ همان سخنان به شیوه‌های مختلف است و ترسناك‌ترین سبك زندگی برای یك متفكر درافتادن به تكرار و رضایت دادن به تمجید و تحسینِ مخاطبان و شاگردانِ مشتاق است». در طول سه سال گذشته، جز برخی كتاب‌های تالیفی و ترجمه‌ای، خبری از محمدمهدی اردبیلی در حوزه عمومی نبود. اما اردیبهشت ماه سال جاری متن كوتاه تازه‌ای از او در فضای مجازی منتشر شد كه در آن نوشته بود: «در طول سال‌های فعالیتم در حوزه فلسفه غرب، به ویژه فلسفه هگل، به عنوان پژوهشگر، مترجم و معلم، همواره با مساله نیهیلیسم (اعم از نیهیلیسم معرفتی، اخلاقی، سیاسی و غیره) درگیر بود‌ه‌ام. اما در سال‌های اخیر مواجهه‌ای تمام‌عیار با آن پیدا كردم تا جایی كه در سال ۱۳۹۸ تمام مبانی معرفتی و معیارهای اخلاقی خود را غیرقابل اتكا یافتم و خود را به ‌تمامی در بن‌بست دیدم و نیهیلیسم، در تمام ابعادش، چنان بر ذهن و زیستِ من حاكم شد كه نمی‌توانستم آن را نادیده بگیرم و به روال سابق مانند یك مترجم، مفسر، سخنران یا معلم، همچون كبك سر در برف، به كارم ادامه دهم، چراكه هیچ رویكردی را نمی‌یافتم كه حتی برای خودم قانع‌كننده یا قابل قبول باشد و زندگی‌ام را معنا ببخشد، چه رسد به اینكه آن را برای دیگران ترجمه، تفسیر یا تدریس كنم. از همین‌رو تصمیم گرفتم در عین اذعان به ناامیدی، ناتوانی و ضعف خودم، دست به قمار بزنم و چیزی تازه را بجویم و از همان سال ۱۳۹۸ پروژه‌ای شخصی را آغاز كردم كه به تدریج چنان اولویتی برایم یافت كه در تابستان سال ۱۳۹۹ خود را ناچار دیدم پس از انجام تمام تعهدات قبلی، بدون اطلاع‌رسانی صریح در خصوص پروژه آتی‌ام حتی برای دوستان نزدیكم، از تمام فعالیت‌های سابقم كناره بگیرم و مشخصا روی پروژه فكری و كاری جدید در مواجهه با نیهیلیسم متمركز شوم.» اردبیلی در ادامه متن مذكور نوشته بود كه اوایل زمستان گذشته، به فهرستی كلی از نظام مدنظرش دست یافته و نسخه‌ای ابتدایی از آن را در اختیار برخی دوستانش قرار داده. سپس بعد از دریافت نظرات انتقادی آنها و بازنویسی متن، ویراستی تازه از آن را به عنوان ویراست نخست جلدنخست یك نظام فكری و عملی، با هدف فراخواندن تخیل انتقادی مخاطبان منتشر كرده است. حاصل كتابی است كه نسخه پی‌دی‌اف آن به رایگان با عنوان «اصول مبارزه در زمانه نیهیلیسم (ویراست نخست)» در دسترس است. این كتاب در 693 صفحه شامل یك مقدمه با عنوان «پروبلماتیك: نیهیلیسم و معنای زندگی»، هفت فصل، موخره‌ای با عنوان «به سوی امید» و بخش ضمائم با عنوان «تمرینات تقویت سوژه» در چهار بخش منتشر شده است. واكنش‌های اولیه از سوی علاقه‌مندان به فلسفه و مخاطبان نویسنده، چنانكه انتظار می‌رفت، متفاوت بود. متاسفانه عمده این عكس‌العمل‌ها، تند و تیز و به احتمال قریب به یقین، بدون مطالعه كامل متن صورت گرفته است. بسیاری كلیت طرح ادعایی مولف را مورد هجمه قرار داده‌اند و آن را كلی‌گویانه، غیرفلسفی، پرمدعا، نادقیق، مبهم و... ارزیابی كرده‌اند. خود مولف هم در كتاب (صفحه 558) چنین واكنش‌هایی را پیش‌بینی كرده است. البته كتاب بازخوردهای مثبتی هم داشته و بسیاری آن را نشانه شجاعت و جسارت ستایش‌برانگیز یك استاد فلسفه در ارایه دیدگاه‌های خود و تدوین یك نظام فلسفی ارزیابی كرده‌اند. ایشان معتقدند كه زمان ترجمه و تكرار حرف متفكران دیگر و نگارش شرح‌ها و شرح بر شرح‌ها سرآمده و مدعی فلسفه، باید مستقلا به اندیشیدن خطر كند و از ارایه نتایج تفكرش، به ویژه وقتی با استدلال عرضه می‌شود، به خود هراس راه ندهد. «اصول مبارزه در زمانه نیهیلیسم» چنانكه از عنوانش بر می‌آید، سیطره نیهیلیسم در زمانه حاضر (حدودا از 135 سال پیش) را مفروض گرفته و هدف خود را تبیین اصول مبارزه در شرایط نیهیلیستی خوانده است. نویسنده به این منظور كوشیده ضمن معرفی نظریه نظام‌های تمثیلات با استفاده از آنچه منطق پلاستیك و منطق آلیاژی می‌خواند، نظام تمثیلات موجه خود را عرضه كند. اردبیلی در كتاب با اتكا به آنچه «تصمیم به مبارزه» خوانده، نوعی «هستی‌شناسی ایدئالیستی پویشی پلاستیك» ارایه كرده و تلاش كرده نظام تمثیلات موجه خود را در سطوح نظری هستی‌شناختی و معرفت‌شناختی توضیح دهد. سه‌گانه «آگاهی، آمادگی، قاطعیت» عناصر اصلی این نظام تمثیلات هستند. او همچنین به میانجی فصولی در زمینه غایت‌شناسی، در سطح عملی هم به بازآرایی نوعی فلسفه اخلاق و سیاست دست زده. بخش پایانی كتاب، شامل تمرین‌هایی برای تقویت و آماده‌سازی سوژه برای پذیرفتن وظیفه خطیر مبارزه در زمانه نیهیلیسم است. بحث مستوفا درباره كتاب «اصول مبارزه در زمانه نیهیلیسم» فراتر از حوصله مجال كوتاه كنونی است و هدف این مختصر تنها معرفی كلی این اثر، نویسنده‌اش و زمینه‌های پدید آمدن آن است. بی‌تردید این كتاب مثل هر اثر دیگری باید مورد مطالعه جدی و دقیق قرار بگیرد و درباره نقاط قوت و ضعف استدلال‌های نظریه‌ای كه در آن طرح شده، به دور از جنجال و هیاهو بحث شود. قدر متیقن آن است كه محمدمهدی اردبیلی، با نگارش این كتاب شجاعانه به اندیشیدن خطر كرده و دست به كاری ستایش‌برانگیز زده، به خصوص كه او در حوزه فلسفه قاره‌ای، آثار ارزنده‌ای را تالیف و ترجمه كرده و خبرگی خود را در این زمینه نشان داده است.